محل تبلیغات شما



اه لعنتی، آخه کدوم آدمی اینقدر بدبخته که مجبوره پنج شنبه این همه راهو بکوبه بره تا مدرسه؟؟ اونم به خاطر 2 ساعت امتحان!!-_-

بعله درسته، من اونقدر بدبخت بودم که امروز، مجبور شدم پاشم برم مدرسه امتحان شیمی بدم و خب حقیقتا گند زدم! نیم نمره که اون سوال کم میشم، نیم نمرم اون سوال، میشه 1 نمره، بعد از اون طرف اون یکی سوالم احتمالا نیم نمره یا هفتادو پنج صدم کم میشم.بهتره دیگه ادامه ندم وگرنه افسردگی میگیرم-_- پایینِ 17 و نیم نشم صلوات!! باورم نمیشه اینقدر افتضاح دادم. خدایا معدلم زیر 19 نشه! اگه بشه باید برم بمیرم حقیقتا-_-

آره من همون سارایی ام که کلاس هشتم داشتم برای معدل 20 جون می کندم! حالا دارم واسه معدل بالای 19 جون می کنم. خاک تو سرم-_- ای کاش از این هفته به بعد خوب بدم. منظورم از "خوب" ، نیست واقعا، منظورم 20 یا حداقل 19 و نیمه.

آه یعنی میشه 20 شم واقعا؟

اونم امتحان زیست رو! من حس میکنم هرچه قدرم که بخونم باز یه چیزی هست که بلد نیستم یا یه چیزی هست که بی دقتی میکنم.

خداوندگارا یه کمکی ب این بنده ی ذلیل بیچارت بکن لطفا:| داره میمیره این بنده ی داغونت. نگاش کن. مرگ رو از چشماش می بینی، نمی بینی؟

من نمیخوام زیست رو پایین 19 و نیم بشم، دیگه واقعا طاقت اینو ندارم. شیمی رو هم میخواستم 20 شم ولی الان خیلی خوب بشم و نیمی چیزی بشم!!! نکنه سرِ زیست هم چنین بلایی بیاد؟

نباید، واقعا نباید!! -___- اگه بیشتر از این گند بزنم دیگه جایی برا جبران نمیمونه.

دختر حواست کجاس؟ داری همه چیو خراب میکنی!


امروز کلاس المپیاد ریاضی داشتیم. واقعا خیلی خوب بود. هیچ کلاسی رو به اندازه المپیاد دوست ندارم، واقعا کلاس جذابیه و خب معلممونم خودش یه پا نابغه است. فارغ التحصیل تیزهوشانه، و تو دبیرستان المپیادی بوده. حتی المپیاد قبول شده اما متاسفانه از شانس بدش اون سال به کسی مدال ندادن. یعنی اگه اینقدر بدشانسی نمیورد یه مدال دار بود. اما خب باوجود اینکه حقش بود مدال بگیره.نشد دیگه! فکرشو بکنین. کل کلاس نهم و دهم و یازدهم داشته المپیاد میخونده و ذره ای برای کنکور نخونده بوده. اون وقت سال دوازدهم (فقط یه سال!!) برا کنکور خونده و رتبه ی 95 شده! دو رقمی!!! الانم دانشجوی دانشگاه شریفه فکر کنم مکانیک. مطمئن نیستم خلاصه که خیلی خفنه =) 

هووف. شنبه امتحان فارسی داریم. خیلی زیاده ولی اصلا حال خوندن ندارم. 8 تا درسه و من فقط یه درس خوندم اونم کم و بیش

خدایا حال درس خوندن رو به من عطا فرما.


یوهاهاهاها (((=  امتحان ریاضیمونو دادن((=

این یکی رو هم خدا رو شکر زیر نشدم، زیر 19 هم نشدم حتی! باورم نمیشه واااای خدااا  برگه ام رو نگاه کردم دیدم نوشته 19.5 . باخودم گفتم لابد اشتباه شده ولی خب نه ظاهرا اشتباه نشده بود. هرچی حساب کردم دیدم همون 19.5 میشم. ایول آقا. جدی عجیبه که اینقدر از گند زدنم مطمئنم و بعد نمرم خیلی بیشتر از اونی میشه که انتظار داشتم(=

آه فردا باید بریم مدرسه=/ دوست ندارم پنج شنبه ها برم مدرسه. ولم کنین=|

البته خوبیِ پنجشنبه ها اینه که هیچ درسِ مزخرفی نداریم. یعنی درکل ما پنج شنبه ها فقط کلاس ریاضی داریم.

المپیادی ها، کلاس المپیاد ریاضی دارن و بقیه هم کلاس اضافی ریاضی برای تمرین.

منم المپیادی ام و کلاسمونو خیلی دوست دارم=) اما بازم دلم نمیخواد پنج شنبه برم مدرسه=/ خب میخوام تا لنگ ظهر بخوابم (منظورم از لنگ ظهر، فوقش ساعت 10 صبحه. کلا خیلی نمیتونم زیاد بخوابم)

تو امتحانا کلا بی خیال المپیاد شده بودم و حقیقتا اف بر من!

الان کلی از المپ عقب افتادم و همه دارن عین چی میخونن =) منم گیر افتادم با سه تا المپی که هنوز نمیدونم قراره کدومشونو انتخاب کنم. و خب تو هر سه تاش دارم به شدت کند پیش میرم.


خب امروز شنبه بود و مدرسه ساعت یک تعطیل میکرد. راستش خیلی درباره ی امروز حرف دارم.

امتحان ترم امروز، امتحان زیست بود.

خب الحمدلله اینم 20 نمیشم. اگه معلم سخت نگیره و به قول حسنا، مهربون تصحیح کنه، ان شاء الله 19.25 میشم.

چرا امسال من این شکلی شدم؟ پارسال داشتم تلاش میکردم معدلم 20 بشه الان دارم تلاش میکنم معدلم زیر 19 نشه  اگه زیر 19 شم نه تنها مدرسه ی خودمون، بلکه مدارس خوب دیگه هم قبولم نمیکنن آه خلاصه که اینجوری.

 امیدوارم بیشتر از 0.75 از زیست کم نشم و البته امیدوارم معلمین گرامی مستمرهارو خوب داده باشن. بگذریم، یکی از اشتباهام تو امتحان زیست ب خاطر این بود ک سوالو ندیدم. همینقدر تباه=/ فردا هم امتحان عربی داریم و اگه عربی رو هم 20 نشم باید خودمو دار بزنم. 

این روزا که ساعت 1 تعطیل میشیم من مجبورم تا ساعت 3 بعد از ظهر تو مدرسه بمونم تا خواهرم ثمینا تعطیل شه و باهم برگردیم خونه. 

---------------

به امتحان ریاضیم ک فکر میکنم بدن لرزه میگیرم. خدایا این چه عذابی بود بر سر بنده ات نازل کردی؟ من کسی بودم ک کلاس هشتم تنها امتحانی ک براش نمی ترسیدم و نمی خوندم، ریاضی بود. و رسما باید بگم برای ریاضی از هر درس دیگه ای خیالم راحت تر بود. حالا امسال چی؟ همون ریاضی خوشگل و گوگولِ من، شده کابوس استرس آور زندگیم. و خب این حقیقتِ دردناکیه. دلم برای ریاضی تنگ میشه. ای کاش مثل قبل بشم. چه بلایی سرم اومده نمیدونم، میتونم بگم تو هیچ کدوم از مباحث ریاضی مشکلی ندارم ک بخوام برطرفش کنم، اما خیلیییی بی دقتم لعنتی -__- قبلا اینجوری نبودم ب خدا! فکر کنم سرم به سنگ خورده. 

امروز ریاضی داشتیم و نمیتونستم تو چشمای معلممون نگاه کنم. البته امتحانا رو نداد. من آخر کلاس رفتم پیشش. با خودم گفتم این مسئله باید حل بشه، باید بفهمم مشکلم چیه. خلاصه رفتم پیشش گفتم خانوم ب خدا من سرکلاس گوش میکنم هرچی میگین می فهمم، تکلیفامو حل میکنم و برام سخت نیستن، نمیدونم چرا اینقدر دارم پسرفت میکنم. حتی روش مطالعه ام هم غلط نیس چون پارسال هم روشم همین بود و خب هردو ترم نمره ی آخر ریاضیم 20 شد. پس چرا الان . زشت نیست آدم نگران این باشه ک نکنه زیر 19 بشه؟ چی کار کنم، کجای کارم مشکل داره؟

و خب معلم ریاضیمون حقیقتا راهکاری بهم نداد. فقط گفت نه تو ب راهت ادامه بده و همینجوری تلاش کن، مشکلی نداری. یکی از بچه های باسوادی (!!!) من ازت راضیم، نگران نباش.

نمیتونم انکار کنم ک انرژی مثبت خوبی بود. اما من میترسم. نمیدونم، من فقط میترسم! میترسم درسی که از دبستان هر سال دوسش داشتم از دست بره. ریاضی تنها درسیه ک هرسال عاشقش بودم.

مثلا یادمه دبستان ک بودم علوم رو دوست داشتم. ولی نه به اندازه ریاضی، در حقیقت به غیر از کلاس های دوم و چهارم و پنجم، بقیه ی سال ها علوم برام یه درس کاملا معمولی بود.البته یکی از دلایلش چرت و پرت بودن کتاب های درسی هم بود، ولی خب.  اما ریاضی همیشه خاص بود.همیشه جالب و جدید بود؛ همیشه سرگرم کننده.

البته وارد راهنمایی ک شدیم علوم خیلی شیرین تر شد و من تو سال های راهنمایی ب اندازه ی ریاضی عاشقش بودم. اما حالا. من هنوزم دوسشون دارم.

اما این نمره ها داره اعتماد ب نفسمو داغون میکنه، روحمو داغون میکنه. فعلا ک بالاترین نمره ام زیسته احتمالا. باشد که جبران کنیم :-"

-------------

موشک ما بود؟ نه، موشک ما نبود من مطمئنم. نباید موشک ما باشه. غمناکه، اسف باره، چرا ما هرکاری میکنیم یه گندی میخوره؟ با این انتقامِ سختمون. واقعا ناراحت کننده و کمرشکن بود، هرچند من از اولشم حس شیشمم میگفت تقصیر موشک ما بوده، اما حرفای مردم امیدوارم کرده بود. 

چقدر آبرومون رفت، چقدر هزینه و خسارت.

تازه مردم داشتن متحد میشدن، گند خورد ب اتحادمون. لعنتییی -___-

-------------

پاشم برم عربی بخونم خیر سرم!


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پلنگ بیکار کشاورزی پایدار با همدلی وهمزبانی